بچه ها خدا رو شکر مشکلاتم حل شدن
نه که آره شد هااااا!نه!ولی دیگه اونقدر واسم مهم نیستش
از یکشنبه تا حالا داشتم میمردم همش بد بیاری بود این هفته فکر میکردم پنج شنبه میتونه روز خوبی واسم باشه برای همین ار ساعت 5 صبح بیدار شدم و مثله ارواح دور خودم میچرخیدم
ولی ظهر که از مدرسه برگشتم فهمیدم نخییییییر امروز هم جزو این هفته ی مزخرفه!
ساعت 2:29 یه اتفاق خیلی خوب افتاد که خیلی خوشحالم کرد
منم که توی این هفته روی هم رفته 10 ساعت نخوابیده بودم تا این اتفاق افتاد گفتم تا دوباره یه چیزی نشده برم بخوابم!
خلاصه ساعت 3 رفتم خوابیدم تا آلا که ساعت هشته!!!!(خودم تو کفم هنوز)
الان هم میخوام برم یه دوش بگیرم و برم خونه مامان بزررررگم
نظرات شما عزیزان: