آرزوی محال

با یک عالمه فاصله از خودم

انتظار دارم به تو برسم !

از اول هم آرزوهایم محال بودند ...

[ یک شنبه 28 اسفند 1390برچسب:, ] [ 22:4 ] [ هلیای عاشق ] [ ]
چمیدونم!!!!!!

اینم هی عنوان میخواد!!!

بووووووووووووووووووووووووووووووووووووووف

سلام چطورید خوبید؟

چند وقتیه اپ نکردم اصلا حوصله هیچی رو ندارم

دوست دارم زودتر یکم بشه و با سپیدهوجلال(دختر عمم و شوهرش)بریم تهران

البته ما تهران نمیمونیم میریم شمال بعد برمیگردیم تهران

دلم لک زده واسه یه مسافرت

حال و حوصله عید هم ندارم اصلا

دیروز آرایش فوق العاده کم رنگ و در عین حال خوشگلی کردم و لباس فوق العاده خوشگلی پوشیدم و با 3تا از دوستام رفتیم خونه یکی از دوستام به اسم الهه

وااااااااای که چقدر خوش گذشت

مامان بابای الهه آبادان بودن

و ما 4 تا خونه رو بردیم رو هواااااااااااااااااا

من و درسا شب خوابیدیم ولی 3پیده رفت

البته چه خوابی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

اول از همه ساعت 1 برادر الهه رو انداختیم بیرون و گفتیم چه معنی داره سه تا دختر با یه پسر تو یه خونه....

من و درسا و الهه

برادر الهه

بعد رفتیم جفت بخاری و تا صبح حرفیدیم ساعت 9  صبح خوابیدیم و 2 هم بلند شدیم

این ور اونور رو نگاه کردیم دیدیم ای وااااااای

انگار جن اومده بوده بود شروع کردیم به جمع کردن  

بعد فهمیدیم آرشام(برادر الهه)موبایلشو جا گذاشته بود

رفتیم سر گوشیش و همه اس ام اس هاشو خوندیم و کلی خندیدیم

بعد هم که دیگه مامانای ضد حال زنگ زدن و اومدن دنبالمون

ما هم بعد یه ساعت ماچ و رو بوسی آخر از هم جدا شدیم

ولی عجب شبی بود

پ.ن1:من و فاطمه بهم قول دادیم هیچ وقت از هم جدا نشیم

 

[ یک شنبه 28 اسفند 1390برچسب:, ] [ 16:51 ] [ هلیای عاشق ] [ ]
با ف.ا آشتی کردم

میدونم همتون فهمیدین ف.ا همون فاطمه ست!!

دیشب با هم اس بازی کردیم و مشکلات بینمون رو حل کردیم وآشتی.......

ولی یه سوال میخوام شما بهم کمک کنید :

من و فاطی دوتامون به دوست داشتنامون شک داریم

یعنی هم من باور نمیکنم اون دوستم دااشته باشه هم اون

به نظرتون با این شک ها رابطمون مثل قبل میشه؟؟

راستی یه چیزی

من هیچ مطلبی رو پاااک  ن...م....ی....ک....ن....م

نیاین دوباره نظر بدین حالا که با فلانی آشتی کردی فلان مطلب رو پاک کن هااااااااا!!!!!!

یه چیز دیگه من  دیگه نه به اون شوری ای که قبلا میگفتم فاطی رو دوست دارم نه به اون بی نمکی ای که توی 2 مطلب پیش گفتم.......

نظر بدین هاااااااااااااااااااا

فعلا بااااااااای

[ پنج شنبه 25 اسفند 1390برچسب:, ] [ 12:21 ] [ هلیای عاشق ] [ ]
چهارشنبه سوزی

امسال هم 4 شنبه سوری رو با نگین گذروندم

اول رفتیم بالا پشت بوم با لیزر من کلی مردم رو اذییت کردیم و خندیدیم

بعد که خسته شدیم اومدیم توی حیاط بعد با چند تا از پسرهای ساختمون رفتیم تو کوچه و اتیش روشن کردیم و بزن و برقص.....شکلکهای جالب و متنوع آروین

بعد اومدیم زنگ زدیم به بابای من اومد دنبالمون اول بردمون خیابون سروش میخواستم بریم پیشه یکی از دوستامون، شقایق، رفتیم اونجا خیلی خوب همه خیابون هم جمع شده بودن

همه هم با هم داشتن میرقصیدن

که یهووووو.......

پلیس ها ریخت روی سرموووووووووووون

من و شقا هماون وسط بین صد تا ادم داشتم میرقصیدم همه فرار کردن که من افتادم به تور یکی از پلیسا دستمو گرفت محکم کشید .....

و بااااتوم روم بلند کرد از این شوکراش......

من که مرده بودم از ترس.......

که یهو دایی شقایق اومد یه دادی ززد گفت:(دختره و......(بییییییب).......)

بعد که رفتن ما که از رو نرفتیم دوباره اهنگ گذاشتیم و بزن و برقص دور آتیش که یهو

از این پلیس موتوری ها حدود 19 یا 20 تا ریخت روی سرمون

منم داشتم با آیه حرف میزدم که یهو یکیشون دستم رو گرفت و موبایلم از دستم افتاد تو کوچه....

ولی خودم فرار کردم تو یکی از خونه هااااا......

بعد برگشتم دیدم موبایلم همونجا افتاده(خدا رو شکر)

بعد که از اونجا رفتیم رفتیم پیش شکوفه خ10 شرقی کلی شلووووغ یود شکو و دوست پسرش رو دیدم

بعد اونجا هم یکم موندیم و بعد رفتیم خونه ی عمم

اونجا هم بزن و برقص توی حیاط خونشون منم میرقصیدم......مرد و زن حالیم نبود

بعد که خونه عمم تموم شد و یه آش مشتی هم زدیم تو رگ

سپهروامیر(پسر عمه هام)گفتن بیا بریم تو کوچه .......من هم دست نگین رو گرفتم و رفتیم

خیلی شلوغ بود با اینکه همشون رو میشناختم ولی یه گوشه ایستادم و با یکی از پسر همسایه هاشون که تقریبا 21 سالشه کوچولو کوچولو غر میدادیم

یهو دیدم امیر با صدای بلند گفت:((رو سریتو بزار سرت!!!))

منم که غلدر بد تر روسریم رو انداختم و کلی با هم شاخ تو شاخ شدیم

بعد اومدیم خونه و با همون لباسام غش کردم........

 

[ چهار شنبه 24 اسفند 1390برچسب:, ] [ 10:16 ] [ هلیای عاشق ] [ ]
تو فکر کن دلمو شکوندی

یه روزایی فکر میکردم همه کسمی                                            فکر میکردم مونس دل بی کسمی

فکر میکردم اگه یه روز بهم بگی نمی خوامت یا میمیرم یا میشکنم

ولی امروز دیدم چقدر برام بی اهمیت شدی به همون اندازه ای که من برای تو شدم

بحث تلافی نیست دیگه واقعا نمیخوامت

از ته اعماقم این رو درک میکنم که هم من هم تو داشتیم هم دیگر رو گول میزدیم یا شاید هم خودمون رو !

دلم نشکست چون من تو رو از دست ندادم با جرات میتونم بگم تو من رو از دست دادی!

اینو بدون اون کسی که الان پیشته و عشق جدیدت شده برای تو عین من نمیشه

قبلا همه ی این اتفاقات افتاده بود و یک بار ولم کرده بودی ولی اومدی گفتی عاشقت شدم

منم ساده باور کردم!

ولی امروز دیدم همونی هستی که بودی!

توی این مدت سعی کردم که عاشقت بشم ولی نتونستم چون یه بار بدجور دلم رو شکوندی خدا رو شکر میکنم که باورت نکردم مگر نه امروز هم میشکستم!

خوشحالم از اینکه دیگه سعی نمیکنم دوستت داشته باشم و به خودم دروغ بگم!

روزی رو میبینم که دوباره میای میگی دوستت دارم و اون موقع ست که هلیای واقعی رو میشناسی!

خاطرات خوبی رو باهم داشتیم فراموششون نمیکنم چون من برای خاطراتم احترام زیادی قایلم!

شناختمت خانووم ف.ا 

خودت همیشه میگفتی وقتی کسی رو از دست میدی قدرشو میفهمی بهت نشون میدم چقدر قدر دارم!

مرسی از اینکه ف.ا واقعی رو بهم معرفی کردی.....

[ دو شنبه 22 اسفند 1390برچسب:, ] [ 19:28 ] [ هلیای عاشق ] [ ]
درمورد خودم

نمیدونم چرا هر وقت دارم sms مهم میدم شارژم تموم میشه

هر وقت هم مدارس نباید بشه تعطیل میشه(مثل امروز، شنبه)

[ یک شنبه 21 اسفند 1390برچسب:, ] [ 7:21 ] [ هلیای عاشق ] [ ]
تا حالا دقت کردید که ؟!

دقت کردین هر موقع دارین سشوار میکشین حتی اگه تو خونه تنهام باشین هی حس میکنین یکی صداتون میکنه؟
. . .
تا حالا دقت کرده بودین تام و جری تمام مدت لخت بودن، اما وقتی میرفتن لب ساحل شلوارک پاشون میکردن؟
. . .
تا حالا دقت کردین تو فیلمای ایرانی،همیشه وقتی طرف میفهمه بچه دار نمیشه همه بچه ها از ماشینای بقلی و جلویی و عقبی باهاش بای بای میکنن میخندن؟!
. . .
تا حالا دقت کردین تمام مریضا توی فیلما و سریالای ایرانی ، انتهای راهرو سمت راست بستری هستن !
. . .
تا حالا دقت کردین وقتی عجله نداری همه ی چراغا سبزن و راهها خلوت وقتی دیرت شده همه ی چراغا قرمزند و راهها بسته؟
. . .
تا حالا دقت کردین هر وقت یه تیکه یخ از دستت افتاده روی زمین با لگد زدی که بره زیر یخچال!
. . .
تا حالا دقت کردین تو مهمونی تا میای پشت سر یکی حرف بزنی موزیک قطع میشه و نصف حرفتو یهو همه میشنون…!!!!

 

. . .
تا حالا دقت کردی… مغز انسان پر کارترین جای بدنه ۲۴ ساعت در ۳۶۵ روز سال و کار میکنه فقط وقتی متوقف میشه که ما وارد سالن امتحانات میشیم …
. . .
لــــــــــذتی که در خوابیدن روی جزوه هست تو خوابیدن روی تختـخواب نرم نیس…:

. . . تنها زمانی مشتری ها با لبخند وارد مغازه میشوند که میخوان جنسی رو تعویض کنن یا پس بدن !
. . .
تا حالا دقت کردین پدر مادر تا میخوان شما را صدا بزنن، اول اسم داداش یا خواهرتون را میگن؟
. . .
تا حالا دقت کردین تو جاده های ایران وقتی قسمت انگلیسی تابلو اسم یک شهر رو می خونین بهتر متوجه میشین تا فارسیش رو … !!!!
. . .
تا حالا دقت کردین اگه تو مترو الکی شروع به دویدن بکنید ملت هم همینطوری دنبالتون میدوند…..! . . . تا حالادقت کردین وقتی که خوشحالیم بالاخره یه چیزی یا یه کسی پیدا میشه که سریع گند بزنه به خوشحالیمون…..!
. . .
دقت کردین وقتی میگن غصه نخور ،آدم بیشترغصه ش میگیره؟؟؟!!!
. . .
تاحالا دقت کردین وقتی که عجله دارین و میخوای سریع به مقصد برسین همه ی تاکسی ها غیب میشن یا مسافر دارن ولی وقتی میخوای از خیابون رد شین هرچی تاکسی تو اون خیابون هست میاد جلو بوق میزنه؟آخ که حرص آدم درمیاد
. . .
دقت کردین ما ایرانیا وقتی بچه هستیم میگن بچه است، نمیفهمه وقتی نوجوان هستیم میگن نوجوانه، نمیفهمه وقتی جوان هستیم میگن جوون و خامه، نمیفهمه وقتی بزرگ میشیم میگن داره پیر میشه، نمیفهمه وقتی هم پیر هستیم میگن پیره، حالیش نیست، نمیفهمه فقط وقتی میمیریم میان سر قبرمون و میگن عجب انسان فهمیده ای بود
 

 

 

[ شنبه 20 اسفند 1390برچسب:, ] [ 19:4 ] [ هلیای عاشق ] [ ]
اسفندونه!

این روزای اخر اسفند هممون میدونیم چه حال و هوایی داره ولی یه چیزی رو نمیدونیم.اونم اینکه چرا این روزای اخر اسفند هر سال داره سردتر و سردتر میشه؟!

سالهای قبل از اول اسفند یا شاید حتی از بهمن میشد بوی عید رو استشمام کرد.این سالهای جدید ولی عید خیلی دیرتر میرسه.مثلا امروز بیستمه ولی هنور دوریم از نوروز....

نمی دونم شاید هم ماها دیگه مثل بچگی نیستم!شاید ما دیگه حتی دنبال بهونه واسه خوشحالی نیستیم!شایدم....

آره!ظاهرا ما دیگه از دل و دماغ افتادیم و دیگه حواسمون به روزهایی که خیلی سریع از هم میگذرن نیست.....

باید قدر بدونیم این اسفندها رو.حیفه......

[ شنبه 20 اسفند 1390برچسب:, ] [ 18:54 ] [ هلیای عاشق ] [ ]
چته؟!؟!؟!

عاشق این آهنگ 2AFM شدم خیلی عالیه آهنگش ماله منه

واسه همین دانلودش رو گذاشتم

راهنما : لینک دانلود این مطلب را از کادر زیر copy کرده

و بر روی محل تایپ قسمت آدرس مرورگر اینترنتی خود Paste نمائید

و سپس با زدن کلید Enter آن را براحتی دانلود کنید.

 

[ جمعه 19 اسفند 1390برچسب:, ] [ 14:13 ] [ هلیای عاشق ] [ ]
علامت سوال

کلی علام سوال تو ذهنمه که میخوام بپرسم ولی غرورم ، قلبم ، ترسم و ...... این اجاز رو بهم نمیدن

هر روز بزرگتر از قبل میشن

ولی هراس از پرسیدن مرا تا مرز دیوانگی میبره تا نپرسمشون

تازگی ها به یک نتیجه هم رسیدم:

که گذر زمان چیزی رو حل نمیکنه فقط ماست مالی میکنه

[ جمعه 19 اسفند 1390برچسب:, ] [ 14:6 ] [ هلیای عاشق ] [ ]
آخیییییییییییییی

بچه ها خدا رو شکر مشکلاتم حل شدن

نه که آره شد هااااا!نه!ولی دیگه اونقدر واسم مهم نیستش

از یکشنبه تا حالا داشتم میمردم همش بد بیاری بود این هفته فکر میکردم پنج شنبه میتونه روز خوبی واسم باشه برای همین ار ساعت 5 صبح بیدار شدم و مثله ارواح دور خودم میچرخیدمGifs Mummy

ولی ظهر که از مدرسه برگشتم فهمیدم نخییییییر امروز هم جزو این هفته ی مزخرفه!

ساعت 2:29 یه اتفاق خیلی خوب افتاد که خیلی خوشحالم کرد

منم که توی این هفته روی هم رفته 10 ساعت نخوابیده بودم تا این اتفاق افتاد گفتم تا دوباره یه چیزی نشده برم بخوابم!

خلاصه ساعت 3 رفتم خوابیدم تا آلا که ساعت هشته!!!!(خودم تو کفم هنوز)

الان هم میخوام برم یه دوش بگیرم و برم خونه مامان بزررررگم

[ پنج شنبه 18 اسفند 1390برچسب:, ] [ 19:35 ] [ هلیای عاشق ] [ ]
آره یا نه

سلام بچه ها خوبین؟

یه تصمیم مهم گرفتم که دوست دارم با شما هم در میون بزارمش

بچه ها یه موضوع کاملا شخصیه که با یه اره یا نه تموم میشه

اگه آره بشه که دیگه چاکر همم

ولی اگه نه بشه ....

خودکشی میکنم.....

به خدا میکنم .... خیلی این موضوع مهمه

موضوعش عشق و عاشقیه 70 درصد به یه نفر از جنش مونث مربوط میشه

بقییه اش مذکر

(اگه آره بشه یه معجزه است)

نظر شما چیه !

آره یا نه؟

نماد کاربر

[ یک شنبه 14 اسفند 1390برچسب:, ] [ 19:36 ] [ هلیای عاشق ] [ ]
این هم یکی از چیزهایی که خیلی سخته!!!

 

http://www.up.taktemp.com/images/sk0vhje536uht39aosa.jpg

چقدر سخته وقتی‌ همه سراغ کسی‌ رو ازت میگیرن که فقط تو میدونی‌ که دیگه نیست.
سخت ترش وقتیه که مجبوری لبخند بزنی‌ و بگی‌ ، خوبه

 


[ جمعه 12 اسفند 1390برچسب:, ] [ 18:4 ] [ هلیای عاشق ] [ ]
دلم شکست.......نه ببخشید شکوندیش!

 


دلم شکست
عیبی ندارد شکستنی است دیگر، می شکند
اصلا فدای سرت
قضا و بلا بود
از سرت دور شد
اشکم بی امان می ریزد
مهم نیست
آب روشنی است
خانه ات تا ابد روشن

 

[ جمعه 12 اسفند 1390برچسب:, ] [ 18:3 ] [ هلیای عاشق ] [ ]
تفاوت یه گربه ی با شعور با یه آدم بی شعور اینه ها


[ جمعه 12 اسفند 1390برچسب:, ] [ 17:11 ] [ هلیای عاشق ] [ ]
واژه های باران

 نمی دانم چرا امشب واژه هایم خیس شده اند
 مثل آسمانی که امشب می بارد....
 و اینک باران
 بر لبه ی پنجره ی احساسم می نشیند
 و چشمانم را نوازش می دهد
 تا شاید از لحظه های دلتنگی گذر کنم

 

[ چهار شنبه 10 اسفند 1390برچسب:, ] [ 20:17 ] [ هلیای عاشق ] [ ]
به تموم زبونهای دنیا مینویسم دوستت دارم شاید یکسشونو فهمیدی

 دوستت دارم: فارسی

 انا حبّك : عربی

انگليسی:  I love you     

سوئدی:  Jag älskar dig

اسپانيايی: Te amo

ايتاليايی:   Li amo

فرانسوی:  Je t'aime

آلمانی:  Ich libe dich 

 يونانی:  S'agapo

تركی آذری: سنی چوخ ايستيرم

تركی استامبولی: Seni seviyorum

ژاپنی:      Aiiiiii shite lmasuuuuuu 

چينی:     Woooooooooo aiiiii ni 

روسی:   Ya lyublyu tyebya  

فنلاندی:  Minä rakastan sinua 

اسرائيلی:  Ani ohev otakh

آلبانی:   Une te dua

پرتقالی: Eu amo-o

 

[ چهار شنبه 10 اسفند 1390برچسب:, ] [ 19:36 ] [ هلیای عاشق ] [ ]
دلم تنگه

اگه گریه بذاره می نویسم کدوم لحظه تو رو از من جدا کرد؟

نگو اصلا نفهمیدی نگو نه تو بودی اونکه دستامو رها کرد

خودت گفتی خداحافظ تموم شد منو تو سهممون از عشق این بود

خود تو حرمت عشقو شکستی بریدی آخر قصه همین بود

اگه مهلت بدی یادت میارم روزایی رو که بی تو عین شب بود

تموم سهمت از دنیا عزیزم بذار یادت بیارم یک وجب بود

بهت دادم تموم آسمونو خودم ماهت شدم آروم بگیری

حالا ستاره ها دورت نشستن منو ابری گذاشتی داری میری

بیا برگرد از این بن بست بی عشق بذار این قصه اینجوری نباشه

آخه بذر جدایی رو چرا تو چرا دستای تو باید بپاشه؟

خداحافظ نوشتن کار من نیست آخه خیلی باهات ناگفته دارم

اگه گریه بذاره می نویسم اگه مهلت بدی یادت میارم

اگه گریه بذاره می نویسم کدوم لحظه تو رو از من جدا کرد؟

نگو اصلا نفهمیدی نگو نه تو بودی اونکه دستامو رها کرد

خودت گفتی خداحافظ تموم شد منو تو سهممون از عشق این بود

خود تو حرمت عشقو شکستی بریدی آخر قصه همین بود

 

[ چهار شنبه 10 اسفند 1390برچسب:, ] [ 19:30 ] [ هلیای عاشق ] [ ]
چیکار داری باهام میکنی

چرا باهام این شکلی میکنی چه گناهی در حقت کردم

فقط عاشقت بودم

اون موقع که عاشقت بودم بهم بی توجه بودی

تا اومدم فراموشت کنم اومدی بهم گفتی خیلی دوستت دارم

من خر هم باور کردم و دوباره عاشقت شدم

الان که دارم از عشقت دیوونه میشم داری تنهام میزاری

به خدا این اشکام واسه توهه

میدونم من مغرورم تو مغرور تر امروز حدود یک ساعت و نیم باهم تنها بودیم میدونستم چته تو هم میدونستی من چمه هیچ کدوممون جیکمون در نیود

میدونم صدامو نمیشنوی ولی داد میزنم

دوستت دارم

اولین نفری هستی که داری این شکلی لهم میکنی

وقتی بغلم میکنی میگی گریه نکن ، ناراحت نباش و....

انگار نمک میزنی به زخمم

تصمیمم رو گرفتم همیشه عاشقت میمونم ولی دیگه نمیزارم لهم کنی اصلا باهات دیگه کاری ندارم

هرجا میخوای بری برو

با هرکی میخوای برو (ولی بدون یه روزی ازش جدا میشی)

[ چهار شنبه 10 اسفند 1390برچسب:, ] [ 19:18 ] [ هلیای عاشق ] [ ]
عاشق من نبودی




 

عاشق من نبودی

آنقدر که عاشقت بودم....


نگران من نبودی...
آنقدر که نگرانت بودم....
آنقدر که هر شب
بیداری مهمان چشمهایم بود...

چشمان تو آشنای خواب بود...
در خواب های رنگیت
جای من نبود
آنقدر که در نظرت خاکستری بودم.....
کاش خاکستری دوست می داشتی
کاش می دانستی
درونم دنیایی از نور و رنگ بود...
کافی بود بگویم دوستت دارم
تا بگویی دوستت ندارم....
گفتم...
گفتی...
به خاموشی رفت
آن نوری که در دلم بود...
دستای تو بود که خاموشم کرد
تو...
تو که عاشق من نبودی..

[ شنبه 6 اسفند 1390برچسب:, ] [ 22:12 ] [ هلیای عاشق ] [ ]
اینجا همه چی درهمه

به قول سالومه!!!

بچه ها اینجا یه دفترچه خاطراته که البته یکم متفاوته چون برای عموم آزاده

ممکنه من یه روز بیام از یکی اینجا بدی بنویسم ولی همتون میدونین من دلم پاکه

بچه ها من هیچ کدوم از مطلبهام رو پاک نمیکنم چون هر کدومشون جزِوی از زندگی من هستن

اگه نوشته بودم از دنیا بدم میاد

پاکش نمیکنم چون هممون میدونیم من عاشق دنیام دیوانه وااااار

به نظر من این قهر و آشتی ها پایه های دوستی رو محکم تر میکنه


(این مطلب هیچ مخاطب خواصی نداره برای 13 نفریه که نظر خصوصی دادن گفتن پا کن ....)

 

عاشق این جملم:

ترجیح میدم حقیقتی مرا آزار دهد تا اینکه دروغی آرامم کند

[ جمعه 5 اسفند 1390برچسب:, ] [ 17:46 ] [ هلیای عاشق ] [ ]
واااااااااای سوتی رو!!!!

دیشب به دلایلی کاملا" خصوصی نیاز به کش چل گیس پیدا کردم!شما حساب کنید ،حدود ساعت ۹و نیم شب بنده با دمپایی از ماشین پسر خالم پریدم بیرون و دویدم رفتم تو مغازه و با صدای بلند داد زدم گفتم:ببخشید اقا،چش کل گیس دارین؟!!!

[ جمعه 5 اسفند 1390برچسب:, ] [ 17:39 ] [ هلیای عاشق ] [ ]
حال واقعیم رو میخوام بگم

سلام به دوستای گل خودم

باز هم ببخشید که یه مدت نبودم

توی این مدت کلی با خودم کلنجار رفتم و به حرفای شما دوستای گلم فکر کردم

بچه ها تصمیم گرفتم...

به دنیا بخندم چون بهم ثابت شده دنیا یه بازیه که بالاخره آخر داره و آخرش مرگه

دنیا همیشه بهم میگه:((دنیا 2 روزه بخند))

میخوام بخندم از ته دل

مرسی از اون سه نفری که یه عینک بهم دادن که میتونم دنیا رو باهاش خوب تماشا کنم

 

راستی عید نزدیکه کمتر از یه ماه دیگه مونده

چقدر زود گذشت انگار یه ساعت پیش بود

که 89/12/5 بود.

[ جمعه 5 اسفند 1390برچسب:, ] [ 12:33 ] [ هلیای عاشق ] [ ]